کد خبر: ۱۰۸۶۸
۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

معلم ساکن بولوار معلم مشهد، ۴۲ سال سابقه تدریس دارد

محمدعلی عشرت آبادی ۴۲‌سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش را دارد. او می‌گوید: ۲۲ ساله بودم که دوره دانشسرا را به اتمام رساندم و برای اولین بار در مدرسه‌ای در شهرستان تربت‌حیدریه مشغول به تدریس شدم.

طناز کدخدا| منطقه ۱۱ تنها منطقه‌ مشهد است که بیشتر خیابان‌هایش با تعلیم و تربیت نامگذاری شده؛ از بولوار فرهنگ گرفته تا موازات آن بولوار معلم و تقاطع‌های دانش‌آموز و دانشجو که انتهای آن ختم می‌شود به فارغ‌التحصیلان. 

همه این خیابان‌ها که هر روز از آن گذر می‌کنیم یادآور خاطرات دوران تحصیل است و چقدر زیبا نامگذاری شده است. پای خاطرات یکی از معلمان پیش‌کسوت محله‌مان که اتفاقا منزلش در بولوار معلم و محله سیدرضی مشهد است می‌نشینیم.

او خودش را محمدعلی عشرت آبادی و ۸۰‌ساله معرفی می‌کند و همان اول می‌گوید که ۴۲‌سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش را دارد.

او در ادامه می‌افزاید: ۲۲ ساله بودم که دوره دانشسرا را به اتمام رساندم و برای اولین بار در مدرسه‌ای در شهرستان تربت‌حیدریه در کلاس پنجم دبستان مشغول به تدریس شدم.

روز‌های تعطیل دلتنگ شاگردانم می‌شدم

او که حالا گرد گذشت زمان در چهره‌اش نشسته است در ادامه گذر به خاطراتش می‌گوید: همان‌جا بود که به دانش‌آموزان علاقه خاصی پیدا کردم و علاقه‌مند به حرفه معلمی شدم.

عشرت‌آبادی کمی مکث می‌کند، آهی می‌کشد و ادامه می‌دهد: روز‌های پنج‌شنبه و جمعه که مدرسه تعطیل بود، دلم برای دانش‌آموزان تنگ می‌شد و برای روز‌های اول هفته لحظه‌شماری می‌کردم تا دوباره آنها را ببینم.

دو سالی را در کلاس پنجم و ششم دبستان به تدریس پرداختم تا اینکه از آن سال به سمت معاون مدرسه درآمدم و تقریبا بیشتر سال‌های کارم را در این سمت بودم.

 

شاگردانم را با اسم صدا نمی‌زدم

وقتی از او می‌پرسم آیا کار معاونت مدرسه سخت نبود؟ می‌خندد و می‌گوید: شما من را بردید به آن سال‌ها، کار من سخت نبود، چون بر عکس معاونان دیگر من با دانش‌آموزان مدرسه بسیار دوست بودم و به آنها علاقه داشتم.

همیشه تا همه دانش‌آموزان از مدرسه خارج نمی‌شدند مدرسه را ترک نمی‌کردم، آنها می‌دانستند که اگر گاهی سخت‌گیری می‌کردم به خاطر خودشان بود البته گاهی هم مجبور به تنبیه بعضی از دانش‌آموزان می‌شدم.

اما تا آنجایی که یادم می‌آید به آنها احترام می‌گذاشتم تا آنها هم از من حساب ببرند مثلا هیچ‌وقت دانش‌آموزانم را با اسم صدا نمی‌زدم بلکه کلمه آقا را در کنار فامیلشان می‌گذاشتم تا آنها بهتر به توصیه‌های من عمل کنند.

 

با شاگردانم دوست صمیمی بودم

وقتی برمی‌گردد به خاطرات آن دوران شور و عشق در چشمانش دیده می‌شود، عکس‌هایی را که با دانش‌آموزانش در اردو‌های تفریحی گرفته است نشانم می‌دهد. فاصله سنی زیادی با آنها ندارد.

وقتی از او می‌پرسم که اینها دانش‌آموز بودند یا همکارانتان؟ می‌خندد و می‌گوید: من فقط ۲۲ سالم بود که رخت معلمی‌را به تن کردم و آن زمان دانش‌آموزان سن بالایی داشتند برای همین فاصله سنی من با دانش‌آموزانم بسیار کم بود شاید به همین خاطر بیشتر از آنکه برای آنها معلم باشم سعی می‌کردم یک دوست واقعی باشم.

او در یادآوری خاطراتش می‌گوید: دانش‌آموزی داشتم که بیشتر اوقات غایب بود وقتی علتش را جویا شدم فهمیدم که مادرش بیمار است به همین خاطر برای عیادت از مادرش به منزلشان رفتم تا او را خوشحال کنم.

 

محمدعلی عشرت آبادی ۴۲‌سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش را دارد

 

سخت‌گیری‌ها از روی دلسوزی بود

دانش‌آموزان پسر در آن سال‌ها باید موهایشان را از ته می‌زدند تا نکات بهداشتی در مدرسه رعایت شود، این سخت گیری‌ها همه‌اش برای خدمت به خودشان بود.

عشرت‌آبادی اینها را می‌گوید و ادامه می‌دهد: شاگردانم وقتی وارد اجتماع می‌شدند تازه علت این سخت‌گیری‌ها را می‌فهمیدند و به نتیجه خوبی می‌رسیدند برای همین بعد از سال‌ها وقتی آنها را در کوچه و خیابان می‌بینم بابت همین سخت‌گیری‌ها از من تشکر می‌کنند.

بیشتر آنها می‌گویند که اگر شما معاون مدرسه ما نبودید شاید ما در جامعه آدم‌های موفقی نمی‌شدیم. من شاگردانی دارم که هر کدام از آنها در مسند‌های بالایی از جامعه هستند و بیشترشان تحصیلات عالیه دارند.

من شاگردانی دارم که هر کدام از آنها در مسند‌های بالایی از جامعه هستند و بیشترشان تحصیلات عالیه دارند

 

به تربیت آنها بیشتر از درسشان اهمیت می‌دادم

هیچ دانش‌آموزی را از مدرسه اخراج نکردم و همیشه سعی می‌کردم با بچه‌ها کنار بیایم و آن‌قدر روی آنها کار می‌کردم تا تربیت شوند. این معلم هم‌محله‌ای ما اینها را می‌گوید و ادامه می‌دهد: هیچ‌وقت نمی‌خواستم دانش‌آموزی را از مدرسه بیرون کنم زیرا می‌ترسیدم آینده او خراب شود.

من بیشتر از هر چیز حتی خود دانش‌آموزان به آینده آنها اهمیت می‌دادم و نمی‌خواستم ناخودآگاه کاری بکنم که در سرنوشت آن‌ها تاثیر بدی بگذارد.

همیشه دانش‌آموزان گستاخ و شرور را نصیحت به درس خواندن می‌کردم. او ادامه می‌دهد: خانه من پر از کادو‌های روز معلم است که هر کدام از آنها یادآور خاطرات یکی از آنهاست.

 

گردهمایی دانش‌آموزان مدرسه کمال‌الملک

یکی از کار‌های شاخصی که عشرت آبادی در سال‌های گذشته به شکل مداوم انجام داده است پیدا‌کردن دانش‌آموزان قدیمی مدرسه کمال‌الملک نیشابور است.

او می‌گوید: چند سال پیش تصمیم گرفتم دانش‌آموزان قدیمی این مدرسه را دور‌هم جمع کنم بنابراین آدرس همه آنها را که کار بسیار سختی هم بود پیدا کردم و در یک روز مشخص قرار ملاقات با آنها را در خانه‌ام گذاشتم که خوشبختانه از این دعوت استقبال خوبی شد و همه آنها آمدند و یک جشن خوب به این بهانه برگزار شد.

او که برای این کار ارزشمندش لوح افتخاری نیز از آموزش و پرورش دریافت کرده است ادامه می‌دهد: تنها آرزویم این است که حداقل سالی یک‌بار تمامی دانش‌آموزانم را در مقاطع مختلف در سال‌های گذشته پیدا کنم و شرایط گردهمایی را برای آنها فراهم کنم.

* این گزارش پنج شنبه، ۱۹ اردیبهشت ۹۲ در شماره ۵۳ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44